قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور
در شمارهٔ پیش خواندید که احمد اوایل سال ۲۰۲۰ با ویزای توریستیای که چندین سال قبل گرفته بود، وارد کانادا شد و بهدلیل مشکلاتی که در سال ۲۰۱۹، برایش ایجاد شده بود، از دولت کانادا درخواست پناهندگی کرد. او از وکیلی انگلیسیزبان خواست تا وکالت پروندهاش را بر عهده بگیرد. از آنجاییکه به زبان انگلیسی تسلط نداشت، از دوستش خواست تا او را همراهی کند. وکیل به احمد گفت: «فراموش نکنید که برای هر آنچه در متن ادعایتان عنوان میکنید، باید مستندات لازم را هم ارائه کنید. از طرفی، هر آنچه را که هست، مطرح کنید تا در روز جلسهٔ دادرسی مجبور نشوید مواردی را طرح کنید که قبلاً در متن ادعایتان عنوان نکرده باشید. چرا که عضو هیئت، از شما خواهد پرسید که چرا قبلاً و در «مبنای ادعا»، آن موارد را مطرح نکردهاید.»
حدود دو هفتهٔ بعد، احمد با کمک دوستش فرم «مبنای ادعا» را آماده کرد و با دیگر مدارک به دفتر وکیل رفت و وکیل پس از مرور کلیهٔ فرمها و مدارک، پروندهٔ احمد را برای درخواست حمایت از دولت کانادا بهعنوان پناهنده، ارسال کرد. حدود یک سال بعد وکیل با او تماس گرفت و گفت که زمان جلسهٔ دادرسی و استماع ادعای پناهندگی او مشخص شده و از او خواست تا اگر مدرک دیگری هم دارد، آماده کند و برای وکیل بیاورد. و کل پرونده را در حضور خودش مرور کند و لایحهٔ دفاعیه را بعد از آن تنظیم کند و آن را به بخش حمایت از پناهندگان بفرستد و همچنین در چند جلسه او را برای حضور در دادگاه آماده کند. وی در پایان از احمد خواست تا «مبنای ادعا»ی خودش را بهطور کامل مطالعه کند و با آمادگی کامل در زمانهای اعلامشده در دفترش حضور یابد.
و حالا ادامهٔ داستان…
احمد در اولین جلسهای که وکیلش برای او بهمنظور آمادگی جلسهٔ استماع دادرسی تنظیم کرده بود، شرکت کرد. وکیل احمد، ابتدا پروسهٔ روز جلسهٔ دادرسی را در حدود ۲۰ دقیقه برایش توضیح داد و چند بار با تأکید عنوان کرد که:
«فراموش نکنید، پاسخ سؤالاتی را که از شما پرسیده میشود، کوتاه بدهید. فقط سؤال را پاسخ دهید، اصلاً حاشیه نروید و فقط در صورتی که از شما درخواست شد توضیح دهید، آن زمان پاسخ خود را تشریح کنید. در غیراینصورت، پاسخهای شما میبایستی کوتاه باشد.»
دوست احمد صحبتهای وکیل را برایش ترجمه کرد و اطمینان حاصل کرد که کاملاً متوجه شده است. پس از آن وکیل ادامه داد که:
«خب، اگر سؤالی ندارید، برویم سراغ جلسهٔ دادرسی و موارد را یکبهیک با هم مرور کنیم.»
احمد از دوستش خواست از وکیل بپرسد: «اگر مثلاً پاسخها کوتاه نباشد، چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟»
«اگر پاسخ شما به پرسش عضو هیئت حمایت از پناهندگان کوتاه نباشد و شما حاشیه بروید، امکان ایجاد پرسشهای جدید بسیار زیاد است و امکان آنکه شما را با پرسشهای متعدد گیج کند هم هست. البته فراموش نکنید که عضو هیئت، حامی شماست و بههیچ عنوان قصد گیجکردن یا گیرانداختن شما را ندارد و تنها کسی که میتواند موجب شود پروندهٔ شما با مشکل برخورد کند، خودتان هستید و بس.»
پس از آن، وکیل در ارتباط با مبنای درخواست پناهندگی احمد و محتویات پرونده صحبت کرد و هر آنچه که لازم بود احمد دربارهٔ روز و زمان دادرسی اطلاع داشته باشد، عنوان کرد.
احمد دو جلسهٔ دیگر هم بر اساس برنامهریزی قبلی، در دفتر وکیل حاضر شد و در پایان روز آخر، احساس کرد که بهطور کامل برای جلسهٔ دادرسیای که قرار بود روز پس از آن تشکیل شود، آماده است.
در زمان خداحافظی، وکیل گفت:
«برای آخرین بار تأکید میکنم که، لطفاً پاسخها کوتاه و کاملاً مرتبط با سؤال باشد و از حاشیهروی اکیداً پرهیز کنید.»
روز استماع دادرسی درخواست پناهندگی احمد و زمان مشخصشده فرا رسید و نیمساعت ابتدای جلسه دقیقاً براساس آنچه وکیل تشریح کرده بود، انجام شد. پس از آن، سؤالات عضو هیئت آغاز شد. جملهبندی و اساس سؤالاتِ مطرحشده توسط عضو هیئت کاملاً مشابه همان چیزی بود که وکیل با احمد مرور کرده بود. در زمان جلسه، احمد احساس خوبی داشت.
جلسه همانطور که وکیل گفته بود، ۱٫۵ ساعت بهطول انجامید و عضو هیئت، اعلام کرد که: «تنفسی ۱۵ دقیقهای خواهیم داشت و پس از بازگشت، چند سؤال دیگر هست که مطرح خواهم کرد و پس از آن، این فرصت را به وکیل شما خواهم داد تا اگر ایشان هم سؤالی دارند، از شما بپرسند.»
پس از جلسه، احمد با دوستش تماس گرفت و همزمان وکیل را هم پشت خط آورد تا مکالمهای سهنفره داشته باشند. احمد از وکیل پرسید که شما فکر میکنید سؤالاتی که قرار است مطرح شود، دربارهٔ چه مواردی خواهد بود؟
«آقای احمد عزیز، بنده بارها و بارها از شما خواستم تا به پرسشهای عضو هیئت کوتاه پاسخ دهید و حاشیه نروید. زمانی که از شما در مورد شخصی که موجب ایجاد مشکل برای شما شده بود پرسیده شد، شما علاوه بر نام شخصی که در «مبنای ادعا»ی درخواست پناهندگیتان عنوان کرده بودید، چندین نام دیگر را هم آوردید که نه بنده تا به امروز از وجود این افراد اطلاعی داشتم و نه در «مبنای ادعا»ی پناهندگی خودتان ذکر کرده بودید. چرا؟ چرا این اسامی را ذکر کردید؟ اگر این افراد هم دخیل بودهاند، چرا همان ابتدا در اساس درخواست پناهندگی خودتان مطرح نکرده بودید؟ چرا حاشیه رفتید؟ چرا اضافهتر از آنچه که قبلاً عنوان کرده بودید، صحبت کردید؟ اینها مواردی است که ایشان در زمان بازگشت از شما خواهند پرسید و سعی کنید، پاسخهایتان بهنحوی باشد که کل مبنای درخواست شما را زیر سؤال نبرد.»
با شنیدن این جملات، ترس به سراغ احمد آمد و پس از کمی فکرکردن، متوجه شد که وکیل کاملاً درست میگوید و او اشتباه کرده بود. احمد در پاسخ به وکیل گفت:
«تصور کردم با عنوان این مطالب گفتههایم قویتر بهنظر میرسد.»
«کاملاً برعکس، شما فصل جدیدی را باز کردید که قبلاً نگفته بودید. در هر حال، الان دیگر کاری نمیشود کرد. لطفاً با دقت پاسخ دهید و دوباره فصل جدیدی باز نکنید.»
پس از پایان زمان استراحت، همگی به جلسهای که بهصورت آنلاین انجام میگرفت بازگشتند و عضو هیئت پس از اعلام اینکه جلسه رسمی است و ضبط میشود، در ارتباط با همان مواردی که وکیل در زمان استراحت مطرح کرده بود، سؤال پرسید و نهایتاً گفت:
«چرا این مواردی را که الان عنوان میکنید، در «مبنای ادعا»ی درخواست پناهندگیتان مطرح نکرده بودید؟»
احمد همان دلایل را عنوان کرد و در انتها عضو هیئت از وکیل درخواست کرد تا اگر سؤالی دارد مطرح کند و وکیل هم چند سؤال در همین زمینه پرسید و سعی کرد از طریق پاسخهای احمد، شبهههایی را که در ذهن عضو هیئت ایجاد کرده بود، مرتفع کند.
عضو هیئت در انتها با ذکر اینکه جلسه خاتمه یافته است گفت که رأی خود را تا چند هفتهٔ آینده از طریق پست به احمد و وکیلش ارسال خواهد کرد.
احمد که بهکلی نگران شده بود، پس از پایان جلسه مجدداً با وکیلش تماس گرفت و نظر او را جویا شد.
«امیدوارم توانسته باشم با مطرحکردن سؤالات پایانی و پاسخهای شما، نگرانیهای عضو هیئت را مبنی بر عدم ارائهٔ تمام موارد درست و راست، مرتفع کرده باشم. در هر حال، الان دیگر کاری نمیتوان انجام داد و باید صبر کرد.»
پایان